خلاصه داستان سریال ترکی دختر سفیر قسمت 202

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 202 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال دختر سفیر قسمت 202

پزشک گوون چلبی با توجه به سردرد های مکرر او بعد از آزمایش می فهمد که تومور بدخیم در مغز او رشد کرده. چلبی می فهمد که فرصت چندانی برایش نمانده.
از ان طرف دودو به خواست یحیا و سنجر استعفا نامه اش را می نویسد و یحیا به او می گوید: «اگه بخوای تورو به خارج از کشور میفرستیم. » ولی دودو نمی پذیرد و استعفانامه را روی میز چلبی می گذارد. چلبی که حالا دیگر هیچ چیز برایش مهم نیست با استعفا نامه اش موافقت می کند. دودو از اسکله خارج می شود و یحیا با او تماس می گیرد و می گوید: «فردا صبح توی کارگاه زیتون سنجر منتظرته تا ازت تشکر کنه. » دودو که احساس می کند در خانواده ی افه اغلوها جایی برای خودش باز کرده خوشحال می شود. در همین حال با سدات روبرو می شود. سدات با خنده می گوید: «دوست دارم امشب با هم شام بخوریم و از حسامون بگیم. » دودو دوست دارد دعوت او را به بعد موکول کند اما با اصرار او قبول می کند و همراهش می رود. سدات در ساحل برای او تدارک شام رمانتیکی دیده و برای چند لحظه او را باور می کند. سپس سدات دلیل استعفایش را می پرسد و دودو جواب می دهد که می خواهد برای خودش کار کند. سدات می پرسد: «یحیا نامزد قبلیت چطوره؟ شنیدم دختر شیطونی هستی. » دودو احساس ترس می کند اما سدات در موقعیت مناسب به دست او دستبند می زند و می گوید: «باید جای ماوی رو به من بگی چون به سنجر کمک کردی. » دودو قسم می خورد که چیزی نمیداند اما سدات او را سوار ماشین می کند و با خودش می برد.
سنجر بالاخره مجبور می شود از ماوی و ملک دل بکند و به عمارت برگردد. خالصه وقتی متوجه می شود که ماوی بی گناه بوده و این چند ماه را به خواست و صلاح دید سنجر همراه ملک پنهان شده بوده و احساس شرمندگی می کند.
در این بین زهرا و گاوروک که در آستانه ی طلاق هستند غمگین به نظر میرسند. گاوروک به گوشی زهرا جواب می دهد که از استانبول از یک املاکی زنگ زده و برای زهرا یک خانه ی مجردی و لوکس پیدا کرده اند. گاوروک با شنیدن این حرف ها گیج و مات می شود و به زهرا می گوید: «برات یه خونه اجاره شده. » زهرا قسم می خورد که قصد اذیت کردن او را نداشته و دوستش دارد اما ازدواج را دوست ندارد. گاوروک می گوید: «تو از اولم عاشق من نبودی. از روی لجبازی با مادرت به من علاقه نشون دادی. حالا که مادرت منو به عنوان دامادش قبول کرده تو راضی نیستی و منو لایق خودت نمیدونی. بعد از این جریانا بهتره از هم جدا بشیم. » زهرا گریه می کند و گاوروک با ناراحتی میرود.
برادرزاده ی الوان تب کرده الوان به یحیا خبر می دهد و بچه را به بیمارستان می رسانند. بعد از این که حال گیدیز بهتر می شود الوان از یحیا تشکر می کند و یحیا می گوید: «من همیشه کنارتون هستم. » و نگاه عاشقانه ای به الوان می اندازد. هردو خوب میدانند که هنوز هم همدیگر را دوست دارند و می خواهند کنار هم بمانند.
نجدت که احساس می کند وقتش رسیده از گولسیه خواستگاری کند به او ابراز علاقه می کند و گولسیه با عشوه می گوید که به سنجر خواهد گفت و نجدت می گوید: «اگه راه رسیدن به تو از زیر مشت و لگد سنجر میگذره من راضیم. » و از خوشحالی ریسه می رود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 202 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 203 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *