خلاصه داستان سریال ترکی دختر سفیر قسمت 126

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 126 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال دختر سفیر قسمت 126

ناره با دیدن شماره ی بنفشه گوشی را دست سنجر می دهد.

بنفشه می گوید:« زود بیا و عمه ات را که می خواهد به زور شکم مرا معاینه کند از اینجا ببر. وگرنه به پلیس زنگ می زنم.» سنجر به ناره می گوید:« باید برگردیم. عمه فریده مزاحم بنفشه شده.» ناره با ناراحتی می گوید:« من خودم می روم. تو به زن سابقت برس.»

سنجر به بخت خود لعنت می فرستد و به خانه ی بنفشه می رود. بین راه با صحرا تماس گرفته و از او خواهش می کند که به خانه ی بنفشه بیاید و او را معاینه کند.

صحرا هم از کنار محل دفن آکین به سمت خانه ی بنفشه حرکت می کند. سنجر با دیدن عمه فریده از او می خواهد که این فضولی ها را کنار بگذارد و به عمارت برگردد اما فریده جواب می دهد:« من باید مطمئن شوم که حال بچه ی تو خوب است. در ضمن اینجا فهمیدم که عاتکه و بنفشه برایت جادو و جنبل کرده اند. من باید از کار اینها سر در بیاورم.»

در همین حال صحرا هم از راه می رسد و فریده راضی می شود که او بنفشه را معاینه کند.

صحرا بنفشه را به طبقه ی بالا برده و عکس سونوگرافی چند روز پیش را به دست او می دهد.

بنفشه برای سوزاندن دل ناره عکس سونوگرافی را برای ناره می فرستد و برایش می نویسد که:« من و سنجر در حال تماشای پسرمان هستیم.» و حسابی حال ناره را می گیرد.

سپس صحرا به طبقه ی پایین رفته عکس سونو گرافی را به سنجر و فریده نشان می دهد .

سنجر از اینکه پسرش سالم است خوشحال می شود ولی وقتی به عمارت برمی گردد از خالصه می شنود که ناره با عصبانیت به آنجا رفته و ملک را با خود برده است و با کسی هم حرف نزده است. سنجر فورا پیش ناره می رود ولی ناره که از دست او دلخور است در را باز نمی کند.

از آن طرف گیدیز با یک ماشین نعش کش به روستای فریده می رود تا جنازه ی آکین را به جای دیگری منتقل کند که دست صحرا به آن نرسد.

اما قهرمان که تمام مدت به همراه چند نفر از افرادش در گوشه ای کشیک می دهد کاری می کند که گیدیز احساس خطر کرده و فرار کند.

قهرمان هم به افرادش می سپارد که همانجا بمانند و چشم از قبر آکین برندارند.

فردا صبح عمه فریده همه جای خانه را می گردد تا جادوی عاتکه و بنفشه را باطل کند و لباسهای سنجر را حسابی می گردد تا دعایی برایش ننوشته باشند. سنجر که شب بدی داشته است با مادرش بگو مگو می کند و خالصه می گوید ناره به عنوان عروس به او احترام نمی گذارد. سنجر جواب می دهد:« دیشب بخاطر بنفشه با هم دعوا کردیم.» و خالصه می گوید:« باید به وجود بنفشه عادت کند چون او مادر پسر توست.»

سنجر آرزو می کند که ای کاش هرگز با بنفشه ازدواج نکرده بود و خالصه ادامه می دهد:« امشب مراسم حنابندان تو و ناره است و ناره باید در مراسمش حاضر شود.» سنجر با خشم از خانه بیرون می رود.

در خانه ی گیدیز بالاخره گون چلبی موفق می شود به اسم یک ناشناس برای رفیقه پیام بفرستد و رفیقه هم جواب او را می دهد.

موگه برای دلداری دادن گیدیز به اتاق او می رود. اما گیدیز می گوید:« ناره با دنیای سنجر بی گانه است.

او خون بها می دهد و از پیش خودش قانون اجرا می کند ولی تصویر من هم پیش ناره تصویر خوبی نیست.

سند جعل می کنم و از پشت به شریکم خنجر می زنم ولی دیگر هیچ چیز برایم مهم نیست. به زودی دشمنی ام را با سنجر ادامه خواهم داد.»

دودو به دیدن الوان می رود و به او می گوید:« چرا طلاق نمی گیری؟ حالا که یحیی تو را نمی خواهد مثل زالو به او چسبیده ای.»

الوان داد می زند:« حالا که اینطور شد از لج تو و یحیی هر وقت دلم خواست طلاق می گیرم. اگر من طلاق نگیرم تو نمی توانی زن یحیی شوی. زود از اینجا دور شو.»

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 126 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 127 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *