خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 128

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 128 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 128

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 128

ایلماز تیر خورده و روی زمین افتاده است. گولتن جیغ میکشد و بالای سر او است. ارجمند با اسلحه به سمت گولتن می رود تا او را نیز که شاهد بوده است بکشد.

همان لحظه ایلماز بلند شده و از پشت سر ارجمند با سنگ بزرگی چندین بار به سر او ضربه می زند. سپس خودش از حال می رود.

تکین از راه رسیده و هولیا نیز جلو می آید و گولتن را بغل میکند. تکین بالای سر ایلماز می رود و با گریه از او میخواهد زنده بماند. سپس او را بغل کرده و داخل ماشین میگذارد تا به سمت بیمارستان ببرد.

در خانه، زلیخا از ندیدن عدنان عصبانی شده و میخواهد خودش سراغ او برود. او دنبال سویچ ماشین میگردد اما پیدا نمیکند.

سپس به گاراژ می رود اما راننده هولیا نیز آنجا نیست.

هولیا، گولتن را با خودش به سمت خانه می برد. شرمین میبیند که هولیا او را بغل کرده و حال و روز گولتن خوب نیست.

او جلوی می آید و با کنجکاوی سوال میکند که چه شده اما هولیا جواب او را نمی‌دهد.

در ماشین ایلماز به هوش آمده و از تکین میخواهد او را به بیمارستان نبرد زیرا نمیخواهد کسی در مورد گولتن چیزی بفهمد.

تکین ابتدا قبول نمیکند اما ایلماز اصرار میکند. تکین ایلماز را با نگرانی به خانه می برد و سپس به شرکت می رود تا با بیمارستان تماس بگیرد.

مژگان گوشی را میگیرد و تکین به دروغ میگوید که در مورد داروهایش از صباح الدین سوال دارد. او میگوید که ایلماز در انبار است و سرش شلوغ است.

سپس از صباح الدین برای جراحی‌ ایلماز در خانه کمک میخواهد. صباح الدین نیز چیزی به مژگان نمی‌گوید. کمی بعد مژگان با شرکت تماس میگیرد و چتین میگوید که ایلماز به شرکت نیامده بود. مژگان مشکوک و نگران می شود‌.

هولیا در خانه غفور، گولتن را دلداری داده هم پای او گریه میکند و میگوید که خودش مقصر است که با وجود دانستن اخلاق ارجمند حواسش به او نبوده است.

گولتن میگوید که دیگر زندگی اش نابود شده است اما هولیا میگوید که او مقصر نبوده و بی گناه است و نباید حس بدی داشته باشد و هیچکس نیز این موضوع را نخواهد فهمید. با این حال گولتن بن شدت گریه میکند و حال خوبی ندارد. هولیا او را حمام میکند.

مژگان دم خانه دمیر می رود تا پیگیر ایلماز بشود. شرمین او را می‌بیند و میگوید که ایلماز سراغ گولتن آمده بود و وقتی به روستا رفته، کمی بعد گولتن و هولیا با وضع بد برگشته اند.

مژگان نگران شده و دم خانه غفور می رود. هولیا از او میخواهد ظاهرش را حفظ کند و چیزی بروز ندهد.

گولتن با بی حوصلگی میگوید که ایلماز را دیده و او گولتن را دعوا کرده و رفته است. سپس داخل می رود.

شرمین به گوش ثانیه می رساند که گولتن حال خوبی ندارد. ثانیه به خانه می‌آید و هولیا میگوید که ایلماز با او بخاطر نوشتن نامه دعوا کرده است.

ثانیه عصبانی شده و گولتن را دعوا میکند.

صباح الدین در خانه خودش ایلماز را جراحی میکند. ایلماز از او تشکر میکند. تکین ماجرا را برای صباح الدین تعریف کرده و یادش می آید که بعد از سوار کردن ایلماز، از هولیا خواسته بود که همراه گولتن برود و سپس جنازه ارجمند را آنجا رها کرده بودند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 128 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 129  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *