خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 254

در این مطلب خلاصه قسمت 254 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 254

افسون به دیدن تبهکاران استانبول می رود و می گوید: «متاسفانه مدتی به آذر کورتولوش دسترسی نخواهیم داشت.

شما فکر می کنین منو نمی شناسین اما در اصل خیلی خوب با من آشنایین و حتی منو دوست دارین.»

او یک شمش طلا بیرون می آورد و می گوید: «من اینم. ما قبلا کارهای خوبی با همکاری هم انجام دادیم.»

بعد از جلسه تمساح از افسون خداحافظی می کند اما افسون میگوید هنوز با هم کار دارند و وقت رفتن نیست اما تمساح می گوید: « خبر رسیده جومالی کچوالی به هوش اومده. اسم من اول لیستشونه. می دونی چرا به من میگن تمساح؟ تمساح تو باتلاق زندگی می کنه. به دو دلیل میره ته باتلاق. وقتی می خواد شکار کنه و وقتی می فهمه قراره شکار بشه. تو هم با این شمش های طلا به هیچ کس احتیاج نداری.»

علیچو یاماچ ،سلیم، جومالی و مکه را به محل نگهداری پول های افسون می برد و آنها با دیدن عظمت برج می فهمند که دست پیدا کردن به پولها غیرممکن است.

سلیم و یاماچ به دیدن جومالی می روند و جوملی تا چشمش به سلیم می افتد از یاماچ می پرسد: «این به کسایی که بهم حمله کردن شلیک کرد؟ از برادرش محفظت کرد؟»

یاماچ جواب مثبت می دهد و جومالی باز می پرسد: « زدشون؟» یاماچ می گوید: «هر سه تاشون رو کشت. خودشم زخمی شد.» جومالی به سختی نیم خیز می شود و سلیم را بغل می کند.

به اصرار فادیک اذر مجبور می شود کاراجا را برای گرفتن وسایلش از دوستش به گودال ببرد. وقتی کاراجا پیاده می شود آذر گاز می دهد و می رود اما کاراجا فورا سوار موتور دوستش می شود و جلوی آذر را می گیرد و دوباره سوار ماشین می شود.

در طرف دیگر آکین برای رفتن به قمارخانه ای که یا پول های افسون راه انداخته آماده می شود.

مادر بزرگ افسون دوباره از او می خواهد که دور همدست هایش خط بکشد و می گوید: «بابات هم به حرف من گوش نداد و عاقبتش رو دیدی. اون سوراخ تو رو هم قورت میده.» افسون می گوید: «من طوریم نمیشه!» مادربزرگش می گوید: «حالا دیگه منم مطمئنم که نمیشه. با چاتای تماس گرفتم. فردا باهاش قرار داری!»

افسون با عصبانیت می گوید: «من هیچ جا نمیرم. فکر می کنی اردنت ها کمکمون می کنن و بعد راحت کنار می کشن؟ کنسلش کن.»

اما مادربزرگش با تهدید می خواهد کاری که از او خواسته را انجام دهد.

با نقشه ای که علیچو کشیده بچه های گودال پرونده های مربوط به داروسازی اردنت را به سرقت می برند و علیچو از طریق آنها جای احتمالی نگهداری پولها را پیدا می کند و می گوید برای رسیدن به آن باید از زیر زمین تونل حفر کنند و نزدیک ترین محل رسیدن به آن را هم می داند. همه دست به کار می شوند و بالاخره به اتاقی پر از شمش های طلا می رسند و همه را با خود به انبار گودال می برند.

در طرف دیگر پلیس برای بردن جومالی به بیمارستان آمده اما داملا با کمک عمو و متین او را مخفی می کند و پلیس باز هم نمی تواند دستگیرش کند.

فردا صبح به افسون خبر می رسد که طلاهایش را برده اند و سارقان علامتی روی دیوار اتاق حک کرده اند. افسون فورا می فهمد که کار کار یاماچ است و با عجله سراغ او می رود و می گوید: «اونا فقط طلاهای من نبودن. تو نمی دونی با کی طرف شدی! منو هم تو خطر انداختی!» یاماچ می گوید: «من بهت هشدار داده بودم!»

حرکت بعدی یاماچ به دست آوردن اطلاعاتی از تبهکاران استانبول است که علیه گودال توطئه کرده بودند. او به کمک علیچو اطلاعات آنها را به دست می آورد و بعد با معرفی هرکدام مسئولیت کشتن هر یک از آنها را به یک نفر می دهد. در همین حین جومالی لنگ لنگان به کمک داملا از راه می رسد و از آنها می خواهد آذر را به او بدهند.

هیچ کس جرات نمی کند ماجرای رفتن کاراجا به خانه آذر را به او بگوید و یاماچ می گوید: «آذر مال توئه فقط یه مدت باهاش کاری نداریم.:

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 254 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 255 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *