خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 178

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 178 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 152

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 178

شب در خانه دمیر به هولیا و زلیخا میگوید که میخواهد سر قرار کاری با شرکت آلمانی برود. آنها برای او آرزوی موفقیت میکنند.
دمیر به کلوپ شهر می رود و با خریداران جدید ملاقات میکند. ایلماز به آنجا می آید و به دمیر خبر میدهد که او سهام خودش را به آلمانی ها فروخته است. دمیر متعجب شده و می‌گوید که حتما ایلماز دلیلی برای این کار دارد و دنبال چیزی است. ایلماز می‌گوید که او فقط دنبال آرامش است و به خانواده و بچه اش فکر میکند. سپس سوار ماشین شده و می‌رود.
دمیر بعد از جلسه، با خوشحالی به خانه آمده و به زلیخا خبر میدهد که با آلمانی ها شریک شده و بالاخره در حال رسیدن به آرزوی خود برای ساخت کارخانه است. زلیخا برای دمیر خوشحال می شود و تبریک میگوید.
شب در خانه غفور ، به خاطر جایگاه کاری اش ناراحت است. ثانیه که برعکس، از شرایط خود راضی و خوشحال است، غفور را دلداری داده و میگوید که مدتی بعد خودش با دمیر صحبت میکند تا او غفور را دوباره سرکارگر کند.
در خانه تکین، ایلماز پیش تکین می رود و از او به خاطر رفتارش معذرت خواهی میکند و میگوید که در راستای صلح و آرامش، سهامش را نیز فروخته است. تکین خوشحال شده و ایلماز را بغل میکند و با او آشتی میکند.
صبح روز بعد، هنگامی که ثانیه در خانه نیست، غفور همه جا به دنبال طلاهای ثانیه می‌گردد و آنها را پیدا میکند. او هنگام خروج درب خانه را باز می‌گذارد تا تظاهر کند که دزد امده است.
در خانه دمیر، او و زلیخا در مورد شراکت جدید صحبت میکنند. هولیا در این مورد سوال میکند و وقتی می فهمد که دمیر این مسأله را دیشب به او نگفته و به زلیخا زودتر گفته است ناراحت می شود اما به روی خودش نمی آورد.
غفور به طلافروشی می رود و با فروش طلاهای ثانیه، پول خطیب را تهیه میکند. او ساعت یادگار پدرش و حلقه های ازدواجشان را نمی‌فروشد، و آنها را در مزرعه پای درختی دفن میکند. سپس به شرکت خطیب میرود و با غرور، پول را روی میز می‌گذارد. خطیب از اینکه غفور پول را تهیه کرده متعجب می شود. غفور از خطیب میخواهد که مبلغ چک ضمانت را تغییر دهد.
در خانه، ثانیه در حال صحبت و دستور دادن به کارگران است. او پیش هولیا که در حیاط نشسته می رود و حال او را می پرسد. هولیا میگوید که شرایط زیادی خوب است و این طبیعی است و موجب نگرانی او شده است.
دمیر در شرکت است و شرکای آلمانی به دیدن او می آیند. آنها می‌گویند که قصد دارند زمین کارخانه را گسترش دهند و هر دو طرف باید مبلغ ۲۵ میلیون لیر به آنها بدهند. دمیر میگوید‌ که آنها باید از قبل با او توافق میکردند. آنها می‌گویند که این مسأله را به ایلماز گفته بودند و او موافق بوده ، و گفته بود که دمیر نیز استقبال میکند. دمیر تازه متوجه می شود که ایلماز چرا سهام خودش را فروخته است. شرکای آلمانی میگویند که دمیر دو هفته فرصت دارد که پول را پرداخت کند، وگرنه آنها خودشان سهم دمیر را پرداخت کرده و از آن طرف، سهام او را میگیرند. دمیر به شدت عصبی و کلافه می شود. او مستقیم دم شرکت ایلماز می رود. تکین او را دم در میبیند و به خاطر آمدن بی خبر او با دمیر بحث میکند. دمیر میگوید که ایلماز و او برایش نقشه کشیده اند. تکین که از چیزی خبر ندارد، این موضوع را انکار میکند. دمیر سپس سراغ ایلماز می رود و با او بحث میکند . ایلماز با خونسردی میگوید‌ که دمیر پولدار است و می‌تواند این مبلغ را تهیه کند.
شرمین و خطیب لب بلکه نشسته و مشغول مشروب خوردن هستند. خطیب به شرمین وعده میدهد که خانه ای برای او داخل شهر می خرد. ثانیه که در آن اطراف میگردد، آنها را می بیند و حرفهایشان را می شنود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 178 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 179  مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *