خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 56

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 56 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 56

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 56

صباح الدین با عصبانیت شرمین را به خانه می برد و عکسهایی را که از او و ولی سر قرار چاپ کرده بود به او نشان میدهد و میگوید که خوب میداند ولی چه کسی است و شرمین پنهانی با او ارتباط داشته است. شرمین شوکه می شود و ابتدا انکار میکند. صباح الدین قصد دارد عکسها را پیش هونکار ببرد اما شرمین جلوی او را میگیرد‌.

شب وقتی در خانه ییلماز متوجه نبود گولتن می شود، سر زمین می رود و از نظیره میخواهد که گولتن را صدا بزند تا با او حرف بزند. نظیره دم آشپزخانه عمارت رفته و پنهانی گولتن را صدا می زند و میگوید که ییلماز نگران او شده و میخواهد او را ببیند.

زلیخا از پشت در آشپزخانه این حرف را می شنود. بعد از رفتن نظیره، زلیخا داخل آمده و با سردی با گولتن برخورد میکند و سپس با طعنه به او میگوید که او آینده ای با ییلماز ندارد.

گولتن ناراحت شده و به خانه می رود. ثانیه پیش گولتن رفته و گولتن برای او درد و دل میکند.

صبح روز بعد، زلیخا در خال خیاطی است و به دکمه احتیاج دارد. هونکار‌، گولتن را به خرازی می فرستد.

فروشنده هنگام دادن سفارشات، بسته ای نیز برای شرمین ارسال میکند که از قبل خریده بوده است.

در خانه هونکار با دیدن هدیه که حذف اول اسم ولی روی آن است متوجه قضیه می شود و دم خانه شرمین رفته و با او دعوا۸ میکند و سپس به او میگوید که ولی کلاهبردار است.

او سپس بیرون آمده و به نوچه دمیر می سپارد که ولی را پیدا کنند.

زلیخا لباسهای اضافی بچه را جمع کرده تا سر زمین ببرد و به دیگران بدهد.

او متوجه می شود که نظیره حالش بد شده و دم رودخانه بیهوش شده است.

همان لحظه، ییلماز نیز به آنجا می آید. آنها نظیره را سوار ماشین میکنند و زلیخا نیز همراه ییلماز سوار شده و به بیمارستان می رود.

فادیک از دور این صحنه را میبیند و فورا سراغ دمیر می رود و ماجرا را میگوید.

دمیر فوری به سمت بیمارستان می رود.

هونکار پیش فکلی رفته و دوباره در مورد رفتن او و ییلماز از شهر به او هشدار میدهد. هنگام برگشت، فادیک او را می‌بیند و ماجرا را به او نیز میگوید.

در بیمارستان، دکتر میگوید که نظیره دچار حمله عصبی شده و باید بستری شود.

هنگام برگشت، ییلماز زلیخا را سوار کرده تا برساند. آنها در مسیر با دمیر برخورد میکنند و پیاده می شوند. دمیر و ییلماز هر دو به روی یکدیگر اسلحه میکشند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 56 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 57  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *