خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 197

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 197 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 178

سریال زن قسمت 197

سوات وقتی می بیند که دیگر کار از کار گذشته و پیرل عکس ها را برای بهار فرستاده، به مونیر می گوید که این قضیه را برایش حل کند.

مونیر هم بهار را زیرنظر می گیرد و در اخر سارپ را گوشه ای می کشد و کاری که پیرل کرده را به او توضیح می دهد.

سارپ جا می خورد و سعی می کند هرطور شده به گوشی بهار دسترسی پیدا بکند. او پیش بهار می رود و با بهانه ی این که گوشی اش را پیدا نمی کند، گوشی او را می خواهد.

بهار هم قبول می کند که دوروک فورا می گوید: «من دیدم گوشی بابا روی اون میز بود. »

و می رود و گوشی را برای پدرش می آورد. سارپ چاره ای نمی بیند که فعلا بیخیال گوشی بشود.

ایدیل به خانه ی امره می رود و به او می گوید که دیگر قصد ماندن در خانه ی خدیجه را ندارد. امره هم می گوید: «باشه ولی دیگه از من چیزی نخوا! »

ایدیل هم می گوید: «ذاتا چیزی هم نمیخواستم. فقط اومدم یه چیز مهمی رو بهت بگم… در مورد تو و جیداست. »

امره عصبی می شود و بدون توجه به ایدیل خانه را ترک می کند و به یاد حرف های پیرزن همسایه ی مادر جیدا می افتد و چشمانش پر از اشک می شود.

سوات در مهمانی به بهار نزدیک می شود و می گوید: «اومدم ازت به خاطر رفتاری که اخیرا تو ویلا داشتم معذرت بخوام. بذار پای اینکه یه پدر نگرانم و فقط میخوام مراقب دخترم باشه. »

بهار لبخندی به اجبار می زند و سوات با مهربانی ساختگی از او خواهش می کند روی نیمکت بشیند و درخواست می کند تا کیفش را از صندلی آویزان بکند.

بهار هم همین کار را می کند و سوات به مونیر اشاره می زند.

مونیر از پشت سر بهار، به کیف دستی نزدیک می شود و وقتی قصد می کند تا گوشی را بردارد، دوروک از راه می رسد و مونیر به ناچار از انها فاصله می گیرد..

مهمانی تمام می شود و سارپ لحظه ی آخر به پیرل می گوید: «به خاطر کاری که کردی همیشه ازت متنفرم میمونم. هیچ وقت دوستت نداشتم نگو از درون میدونستم همیشه چه ادم کثافطی هستی! » پیرل بغض می کند و چیزی نمی گوید. سارپ تمام مدت چشمش به کیف بهار است اما نمی تواند کاری بکند.

امره به خانه ی انور می رود و از او سراغ خدیجه را می گیرد تا با او صحبت بکند. خدیجه در حیاط است و امره پیشش می رود.

شیرین هم از پشت در فالگوش می ایستد تا همه چیز را بشنود که انور از پشت گوش او را می کشد و بیرونش می کند.

امره از خدیجه می پرسد: «من بابای پسر جیدام؟ »

خدیجه سکوت می کند و امره جوابش را می گیرد و کمی عصبی می شود و می گوید: «من احساس میکنم همه ی اینا عمدا اتفاق افتاده. بعد این همه سال اومده سراغم و تازه میفهمم یه پسر دارم. هدفش چیه؟ میخواد ازم پول تلکه کنه؟! »

انور جلو می رود و می گوید: «حرفی که نسبت به جیدا زدی رو شنیدم. بهتره دیگه از اینجا بری چون من اصلا اجازه نمیدم در مورد جیدا همچین حرف هایی زده بشه. » امره هم از انجا می رود و وقتی شیرین را می بیند به سمتش می رود و می گوید: «این قضیه به رابطه ی ما مربوط نمیشه باشه؟ »

شیرین می گوید: «چطور مربوط نمیشه؟ تو یه بچه داری! به نظر من دیگه این رابطه شدنی نیست و اصلا درست نیست که ادامه ش بدیم. منم حد و حدود هایی برای خودم دارم! »

امره عاجزانه می گوید: «باشه. بعدا حرف میزنیم ولی توام جایی غیبت نزنه. لطفا. »

بعد از رفتن او خدیجه متوجه می شود که تمام شدن رابطه ی شیرین و امره اصلا برای دخترش مهم نیست و با نگرانی این را به انور می گوید و اضافه می کند: «موضوع سوات نیست. سارپه… » هردو با ناراحتی به فکر فرو می روند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 197 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 198 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *