خلاصه داستان سریال ترکی ستاره شمالی قسمت 60

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ستاره شمالی قسمت 60 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال ستاره شمالی قسمت 60

کوزی با دخترهایش و پنبه، با دسته گل وارد حیاط خانه یاشار می شوند.
ناهیده با عجله خودش را به آنجا می رساند و می پرسد که برای چه آنجا امده اند؟ کوزی می گوید که برای دیدن ییلدیز و اینکه او را با خود به خانه ییلاقی ببرند.ناهیده می گوید که الان زمان مناسبی نیست و بهتر است برگردند، زیرا پدر و مادر ییلدیز
دیدن کوزی و رفتن به خانه ییلاق را برای او ممنوع کرده و او را حبس کرده اند.کوزی می گوید که آنها حق دارند که ناراحت باشند،اما با آنها صحبت کرده و راضی شان می کند.
در این موقع،یاشار با اسلحه،به تراس خانه می آید.حنیفه هم کنارش است.
یاشار به کوزی می گوید که نزدیکتر بیاید.کوزی از آنها عذر خواهی می کند و می گوید که پشیمان است. او قول می دهد که دیگر این چیز ها را تجربه نخواهند کرد.یاشار می گوید که او دیگر ییلدیز را نخواهد دید.کوزی در خواست می کند که در آرامش داخل خانه با هم صحبت کنند.
حنیفه به کوزی می گوید که ییلدیز بازیچه او نیست و کوزی سالها با ییلدیز بازی کرده است.
یبلدیز خودش را به آنجا می رساند و سعی دارد یاشار را آرام کند.ناهیده از کوزی می خواهد که از آنجا بروند تا اتفاق بدی نیفتد.کوزی ادعا می کند که تا ییلدیز را با خودش نبرد،هیچ جا نمی رود.ییلدیز به یاشار می گوید که کوزی تقصیری ندارد و او خیلی سعی کرده که از ییلدیز دور بماند.او به پدرش می گوید که اگر قرار است کسی را بزند،پس اول او را بزند.
حنیفه ییلدیز را سرزنش و دعوا می کند‌ و او را به اتاقش می فرستد.او به کوزی سفارش می کند که به راه خودش برود و از این به بعد منتظر ییلدیز نباشد.
کوزی می گوید که این مساله اینجا تمام نمی شود و‌ او باز هم می آید.
صفر ناراحت است و به عکسهای کوزی در گوشی نگاه می کند و او را سرزنش می کند که بخاطر آنها،آبروی او پیش پدر و مادرش رفته است.
ییلدیز به اتاق او می رود و حرفها وگلایه هایش را می شنود.ییلدیز هم از پدر ومادرش دلخوری دارد.او‌ از صفر می پرسد که آیا می تواند کوزی را فراموش کند؟ کوزی می گوید که هرکاری بکند،نمی تواند از او بگذرد.
ییلدیز به او می گوید که پدر ومادرش،خیلی به کوزی فشار آورده اند و او حالا به صفر نیاز دارد و باید کنارش باشد.
کوزی دختر ها را به خانه می رساند و خودش می خواهد برود که دختر ها از او می پرسند که کجا می رود؟ کوزی می گوید که قصد دارد کله قرمز چشم آبی اش را بدزدد .
او‌ به ییلدیز زنگ می زند و می گوید که قصد دارد او را بدزدد و با کشتی به هر جا که بخواهد،ببرد.ییلدیز می گوید که این بار،او را از راه خشکی بدزدد.در ضمن صحبت،بویراز وارد اتاق می شود و به ییلدیز هشدار می دهد که از این ببعد،پسر بزرگ خانواده و مراقب ییلدیز است.
کوزی کنار ساحل و کشتی ها است.او‌ از خوشحالی فریاد می کشد و به همه اعلام می کند که سرانجام کوزی و ییلدیز به همدیگر می رسند.
در این موقع،صفر با ماشینش آنجا می آید.کوزی به طرف او رفته و از او می خواهد که پیاده شود تا با هم برقصند.او‌ ضبط ماشین را روشن می کند و هر دو کنار ساحل،شروع به رقصیدن می کنند.بعد از مدتی،صفر از کوزی علت خوشحالی و رقص اش را می پرسد.او می گوید چون که ییلدیز و ‌کوزی می خواهند به هم برسند.صفر کمی دلخور می شود و می گوید که او برای تسکین درد کوزی آمده است.آنها بعد از مدتی،با هم برمی گردند.
دخترهای کوزی با هم حرف می زنند.گوکچه و امینه حوصله شان سر رفته است و از فریده خواهش می کنند که آنها را به سینما ببرد و بعد اضافه می کنند که به دوست پسر هایشان هم خبر می دهند.فریده قبول می کند.
کوزی و صفر برای شکار اردک رفته اند و صفر سعی می کند با تقلید صدای اردک ها،آنها را بیرون بکشاند.
ناهیده در اشعپزخانه مشغول کار است که ییلدیز آنجا میرود و به او می گوید که برای شب برنامه ای دارد و می خواهد با کوزی بیرون برود و از ناهیده کمک می خواهد که بتواند اینکار را انجام دهد. ییلدیز می خواهد که خانم آرایشگر به خانه بیاید.در این موقع،بویراز آنجا می آید و ازآنعها خبر می گیرد.آرایشگر ها به خانه می آیند و مشغول کار می شوند.بویراز هم کنار آنها می ماند و یک نفر از آنها پاهای بویراز را ماساژ می دهد.قمر آنجا می آید و عصبانی شده و با بویراز بحث می کنند.
صفر و کوزی کنار رودخانه هستند و نتواستند اردک شکار کنند.کوزی سفارش اردک داده و یک مرد پستچی با موتور آنجا می آید.صفر از صدای آمدن او غافلگیر شده و چند تیر هوایی شلیک می کند. پستچی یک بسته که در آن اردک وجود دارد، برای آنها می اورد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ستاره شمالی  قسمت 60 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال ستاره شمالی قسمت 61 مراجعه فرمایید

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم