خلاصه داستان سریال ترکی ستاره شمالی قسمت 73

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ستاره شمالی قسمت 73 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال ستاره شمالی قسمت 73

در جلسه دادگاه، قاضی دادخواست طلاق کوزی را می خواند که طبق آن همسرش به او خیانت کرده است.او تقاضای طلاق دارد.قاضی در این مورد از او مدرک می خواهد.کوزی نامه ای را که شعله نوشته، ضمیمه پرونده کرده است.قاضی نامه را خوانده و آن را مدرک کافی برای اثبات خیانت نمی داند.قاضی از شعله درباره این اتهام سوال می کند.او اتهام را رد می کند و می گوید که دچار خشم بوده و برای مدتی نیاز به زمان داشته تا از خانه دور باشد و در این مدت فهمیده که عاشق شوهرش است و طلاق نمی گیرد.قاضی از کوزی می خواهد که مدارک و دلایل کافی تا تاریخ بعدی دادگاه ارایه کند و در صورت عدم دلایل و مدارک کافی، نمی تواند طلاق بگیرد و یا اینکه باید همسرش را راضی به طلاق کند.
بیرون دادگاه، کوزی شعله را می بیند و می گوید که حتما چتین از آن مدارک فتوکپی برداشته و هر طوری شده، او آن مدارک را بدست می آورد.
کوزی به خانه برمی گردد و سرمیز شام، همه جمع هستند.دخترها کنجکاو هستند که بدانند در دادگاه چه پیش آمده ؟ اما سوال نمی کنند تا ییلدیز ناراحت نشود.سر میز شام، صدای موزیک و یک خواننده می آید.پنبه می گوید که این صدای جهان است.او دم در رفته و در را باز می کند و می بیند که دکتر جهان، با یک نوازنده گیتار، آنجا هستند و جهان اهنگی می خواند.پنبه متاثر و هیجان زده می شود.همه آنها هم دم در می آیند و به آهنگ دکتر جهان گوش می کنند.سپس دکتر جهان یک حلقه انگشتری را مقابل پنبه می گیرد و زانو می زند و پیشنهاد ازدواج می دهد. پنبه گریه اش می گیرد.دخترها او را تشویق می کنند که بله را بگوید.پنبه جواب بله را می دهد و جهان همانجا انگشتر را به دست او می کند.جهان دست اشرف و بعد امینه را می بوسد.همه خوشحال می شوند.
شب ییلدیز تنها نشسته .او به ناهیده می گوید که بخاطر پنبه احساساتی شده و چقدر خوب شد که به کسی که دوست داشت،رسید.مینه می گوید که او هم اگر کمی صبر کند ، به کوزی می رسد.در همین موقع ، کوزی با دو استکان چایی در دستش آنجا می آید.
ناهیده و مینه می روند.ییلدیز از نتیجه دادگاه می پرسد.کوزی می گوید که قاضی یکماه دیگر عقب انداخته و در این مدت او کارها را روبراه می کند.
کوزی می گوید که آنجا یک فضای رمانتیک است و آن را با این حرفها خراب نکند.
کمی بعد شرف آنجا می آید و ییلدیز می گوید بهتر است او برود که پدر و پسر با هم تنها باشند.
شرف از نتیجه دادگاه می پرسد و کوزی به او هم توضیح می دهد.شرف می گوید که هرطور شده باید خودش را از شر آن ازدواج خلاص کند.شرف از او گله می کند که بفکر ساختن کشتی نیست.کوزی می گوید که فعلا با مشکلاتی که با ییلدیز دارد، نمی تواند روی آن تمرکز کند.شرف تاکید می کند که قولش را فراموش نکند.دخترها در مورد دکتر جهان و پنبه حرف می زنند.کوزی به اتاق آنها می آید و می گوید که شعله می خواهد طلاق را طول داده و او را معطل کند و باید تاکتیک شان را عوض کنند.فریده فکری بنظرش می رسد.او می گوید که تولین ،‌دستیار مادرش مثل جعبه سیاه مادرش هست و از همه کارهای او خبر دارد.
دخترها می گویند که او قبلاً عاشق کوزی بوده و کوزی می تواند بطور مصلحتی با او رابطه دوستی برقرار کند و آن مدارک را از او بگیرد.
کوزی می گوید که بخاطر آن برگه ها باید به ییلدیز خیانت کند؟ دخترها آن کار را یک دروغ مصلحتی می دانند و می گویند که حتما عکسهای مادرش با آن مرد و چت ها و غیره در دست او است.کوزی می گوید که نمی تواند این کار را با ییلدیز بکند و در ضمن با احساسات یکنفر دیگر بازی کند.
در این موقع ییلدیز وارد اتاق می شود و آنها صحبت را قطع می کنند.
مدتی بعد ییلدیز خسته می شود و به اتاقش می رود.
دخترها کوزی را تحریک می کنند که به تولین زنگ بزند.کوزی مقاومت می کند اما در نهایت به او زنگ می زند.تولین از شنیدن صدای کوزی خوشحال می شود.کوزی چندکلمه ای با او حرف می زند و احوالپرسی می کند.
نیمه شب،‌ ییلدیز صدای اردک می شنود و پنبه و ناهیده را بیدار می کند.او می بیند که صفر درحالیکه تفنگ در دست دارد، با یک وسیله ای در دهانش، صدای اردک در می آورد.ناهیده می گوید که او در خواب راه می رود و الان فکر می کند که شکارچی اردک است.کوزی هم بیدار شده و تفنگ کوزی را از او می گیرد و با زدن چند سیلی بیدارش می کند و صفر به اتاقش می رود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ستاره شمالی  قسمت 73 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال ستاره شمالی قسمت 74 مراجعه فرمایید.

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم