خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قسمت ۹۹ + زیرنویس و دوبله

GlOVGnaHj-g
کرم ابتدا لج کرده و میگوید که آنها می روند. عایشه نیز حرف او را تأیید کرده و میگوید که او و جیدا باید بروند. کرم از این حرف عایشه حرصش گرفته تصمیمش عوض می شود و همگی میمانند. آنها به خانه رفته و در اتاق هایشان مستقر می شوند. عایشه وقتی اتاق جیدا و کرم و تخت دو نفره آنها را از لای در می بیند، ناراحت میشود.
بچه ها دور هم جمع شده و بعد از آماده کردن غذا سر میز می نشینند. کرم به عمد برای همه استیک گذاشته و برای عمر نمی‌گذارد‌‌. عایشه از این رفتار او حرصش میگیرد. کمی بعد، پیرمردی دم در آمده و با دادو بیداد از آنها میخواهد که خانه را ترک کنند. او میگوید که این خانه روح دارد و نیمه شب صداهای ترسناکی آنجا می آید. بچه ها حرفهای او را جدی نگرفته و به خانه برمیگردند.
آنها کادو های ولنتاین یکدیگر را میدهند. عایشه و کرم هر دویشان برای عمر و جیدا کادو نخریده و بهانه ای می آورند. جیدا به کرم ساعتی گرانبها میدهد. عمر نیز یک حلقه به عایشه داده و از او میخواهد که هر زمان صلاح دانست آن را به عنوان حلقه نامزدی دستش کند. کرم از این کار عمر حرصش میگیرد.
رضا به خانه می آید و وقتی نظمیه را در حالت قهر می‌بیند، از او میخواهد که حاضر شود تا برای ولنتاین بیرون بروند. نظمیه به شدت خوشحال شده و حاضر می شود. آنها به همراه بوسه و ملاحت خانم به قهوه خانه می روند. نظمیه وقتی تزیینات ولنتاینی قهوه خانه و زوج‌های دیگر را میبیند، غافلگیر می شود و از رضا تشکر میکند.
ارکوت با صبری قرار دارد، اما بچه های محله به او نامه ای از صبری میدهند که نوشته است امشب نمی‌تواند همراه او بیاید. ارکوت از اینکه شب ولنتاین تنها مانده است ناراحت است. او به قهوه خانه رفته و همه را در حال رقص می بیند. کمی بعد، فیضا سر زده به قهوه خانه می آید‌. او میگوید که از آتیلا به خاطر اینکه به او دروغ گفته است جدا شده. او از ارکوت بخاطر کادویی که برای تولدش خریده بود و آتیلا به نام خودش به او داده بود، تشکر میکند. فیضا کادویی به ارکوت میدهد‌. ارکوت خوشحال می شود. نظمیه به عمد جلو آمده و آنها را برای رقص وسط می آورد‌. ارکوت و فیضا با یکدیگر وارد رابطه عاشقانه می شوند.
شب در خانه باغ، صداهای عجیبی می آید. همگی می ترسند. آنها خانه را می‌گردند‌. داخل اتاق در گنجه ای یک لباس عروس قدیمی و به همراه یک نامه است، که داخل نامه از طرف عروس نوشته شده است که هر زمان دو عاشق واقعی به این خانه بیایند او نیز خواهد برگشت. کمی بعد وقتی دوباره صدا می آید عمر و کرم بیرون رفته و متوجه می شوند که صبری بیرون است. آنها صبری را گرفته و داخل می آورند. صبری میگوید که از ابتدا در صندوق ماشین به همراه آنها آمده تا پیش عایشه باشد. کرم از دست او عصبی می شود. عایشه که مست کرده است با او بحثش می شود. جیدا به عمد وسط بحث آنها میگوید که کسی که جواهرات سایت عایشه را خریداری کرده تا او را خوشحال کند، کرم بوده است.
آخر شب همه به اتاق هایشان می روند. عایشه بیرون آمده و کرم را در پذیرایی میبیند. آنها باز هم با یکدیگر بحث میکند. و عایشه میگوید که از ابتدا هم به کرم علاقه ای نداشته و در مورد عشق او خودش را گول زده بود. کرم نیز حرف او را در مورد خودش تایید می‌کند ‌ روح دختری که در خانه مرده بود با لباس عروس از خانه بیرون آمده و طبق متن نامه، میگوید که دو عاشق واقعی به خانه آمده اند و او نیز برگشته است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *