خلاصه داستان سریال ترکی قهرمان قسمت 4

همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی قهرمان قسمت 4 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

سریال قهرمان قسمت 4

همان موقع که سویا به نفرت به فیرات چشم دوخته و از او می خواهد انجا را ترک کند، کرم همراه تانسل از راه می رسد و با خشم به سمت قفقاز می رود.

تانسل سعی می کند او را آرام کند اما کرم با نفرت زیادی می گوید: «با چه رویی اومدی اینجا؟ وقتی بابام داشت میمرد بدون اینکه پشت سرتو نگاه کنی رفتی… این ادم خانواده ی مارو نابود کرده… »

ظفر از فیرات می خواهد که بروند اما کرم می گوید: «باید حرف بزنین جایی نمیتونین برین!»

فیرات به گونش نگاه می کند و می گوید: «به خاطر پسرم… اون خیلی مریضه… برای درمان پسرم اومده بودم.. »

کرم به یاد روزی می افتد که پدرش را از دست داد و بعد می گوید: «قبل اینکه بابام با تو مسابقه بده ازش پرسیدم تو چجور ادمی هستی. گفت جوونمردی. اشتباه میکرده… تو قاتلی! یه بوکسور بی غیرتی! »

فیرات هم با صدای بلند می گوید: «من بوکسور نیستم! من فقط یه پدرم. وقتی برای یه پدر حرف فرزند بیاد وسط نه غیرت براش مهمه نه حیثیت! پسرم خوب باشه من چیز دیگه ای نمیخوام… »

گونش با ناراحتی آنجا را ترک می کند و فیرات ادامه می دهد: «اون روز همه چیمو میدادم به جای بابات بمیرم… غیر از پسرم. »

بعد هم دنبال گونش می رود. ماشینی با سرعت به سمت گونش می رود اما فیرات به موقع می رسد و او را در آغوش می گیرد.

بعد هم ظفر از آنها می خواهد که زودتر آنجا را ترک کنند.

از طرفی کرم با عصبانیت رو به عمه اش و تانسل می گوید: «دیدی یارو چجوری باهام حرف زد؟ من نباید اینجا وایسم! باید برم سراغش! »

مانع شدن سونا و تانسل تاثیری ندارد و او به سمت فیرات میرود و او را صدا می زند. تانسل جلوی او را می گیرد و کرم با خشم به فیرات خیره می شود. فیرات سوار ماشین شده و می رود.

همین که با باشگاه می رسند، گونش خودش را درون اتاقی زندانی می کند و با پدرش صحبت نمی کند.

فیرات سعی می کند او را به حرف بیاورد اما گونش جواب او را نمی دهد.

فیرات با التماس می گوید: «پسرم هرچی ازم بپرسی جوابتو میدم… »

گونش می پرسد: «تو واقعا بابای اون پسرو کشتی؟ »

فیرات با ناراحتی روی زمین می نشیند و می گوید: «آره پسرم. اون شب تو رینگ یه مردی جونشو، اون یکی همه چیزشو از دست داد. من مامانتو از دست دادم گونش… اعتماد به نفسمو، قلب زندگیمو، همه چیزمو از دست دادم… »

گونش کمی فکر می کند و با اخم می گوید:« تو میخواستیا کمرتو به من بدی دیگه نمیخوامش… دستکشاتم نمیخوام. بوکسم دوس ندارم. دیگه نه من بهت میگم قهرمان نه تو بهم بگو قهرمان… »

فیرات سعی می کند دل او را به دست بیاورد اما گونش دیگر جواب او را نمی دهد و گریه می کند.

ظفر و نسلیهان سراغ گونش می روند و گونش با مهربانی با او صحبت می کند و گونش اجازه می دهد تا او به اتاقش برود.

فیرات از نسلیهان تشکر می کند و بعد هم ظفر به فیرات می گوید: «من باید برم یه جایی! بوکسور که نشدیم گفتیم آرتیست بشیم! »

و می رود و فیرات را تنها می گذارد. فیرات نصفه شب سراغ گونش که خوابیده می رود و با پشیمانی با او درد دل می کند. گونش حرف های او را شنیده اما سکوت می کند.
سونا به همراه تانسل رو به پدر و مادرش می گوید که پدر همان بچه ای که مریض است قفقاز بوده و او را دیده است.

مادرش بدون حرفی و با عصبانیت اتاق را ترک می کند.

سونا سراغ او می رود و می گوید: «مامان نباید گناه پدرشو به اسم پسرش بنویسیم. گناه داره…. » مادرش با عصبانیت قرص هایی را که هرروز مصرف می کند تا فقط بتواند بخوابد را نشان او می دهد و می گوید: «من واسه اینکه اون شب رو فراموش کنم مجبورم اینارو مصرف کنم… الان باهام درمورد شغل و مسئولیت حرف نزن… من چیزی جز مادری نمیفهمم… »

سونا گریه اش می گیرد و نمی داند چه بگوید. او با تانسل هم در این مورد درد دل می کند و تانسل دست او را در دست می گیرد و سعی می کند آرامش کند. بعد هم می گوید: «من یه دوست وکیلی دارم. اون میگفت وقتی خانواده ای نتونه از پس بچه بربیاد قاضی بچه رو ازشون میگیره… تو نگران نباش. » سونا از او می خواهد که با وکیل صحبت کند.

عاکف به تانسل زنگ می زند و از او می خواهد همدیگر را ببینند.

تانسل با بی میلی به دیدن او می رود و عاکف می گوید: «شیش ماهه از من خبر نمیگیرین و حتی پولی هم واسم نمیفرستین. نکنه قراره هرچیزی که میدونمو بگم! شما بودین که آقا نجدت رو به کام مرگ فرستادین. اون نمیخواست مسابقه بده. »

تانسل چکی برایش می نویسد و می گوید: «فکر میکنی نمیتونستم بکشمت و سر به نیستت کنم؟ ولی ارزش نداره ادمایی که انقدر ارزون با پول میشه خریدشون رو کشت! »

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال قهرمان  قسمت 4 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال قهرمان قسمت 5 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *