خلاصه داستان سریال ترکی وصلت قسمت 117

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 117 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال وصلت قسمت 117

کرم به گالری می رود تا مینیاتور را از نزدیک ببیند و همانجا آن را بخرد اما مسئول آنجا با وجود این که کرم دو برابر قیمت تابلو پیشنهاد می دهد به کرم می گوید که باید تا روز مزایده صبر کند. کرم که تحمل صبر کردن را ندارد به فیرات زنگ می زند و در شرکت با او قرار ملاقات می گذارد. وقتی او به شرکت می رود و می بیند که مروه طراح ارشد شده و طرح های فریده را کنسل کرده با عصبانیت می گوید که کسی حق ندارد پشت سر او و بدون اجازه اش همچین کاری بکند.
وقتی کرم پیش تحسین می رود، تحسین به او می گوید که اگر در کارهایش سهل انگاری کند مجبور می شود او را هم از ریاست عزل کند. کرم زیر خنده می زند و می گوید: «در سیاه رو برات یادآوری میکنم. » تحسین هم لبخند می زند و می گوید: «فراموش نکن اگه من غرق بشم تو هم همراه من غرق میشی. » کرم می گوید: «فکر میکنی از این موضوع میترسم؟ » تحسین با بیخیالی می گوید: «من خوب متوجه تغییر تو شدم کرم. اولا مثل یه بمب ضامن دار بودی. اما الان تو هم یه خانواده داری! » قیافه ی کرم توی هم می رود و می گوید: «تو هم زیاد به این دلخوش نکن معلوم نیست من چیکار میکنم! »
سلطان به مغازه ی نجمی و پیش تکین و احمد می رود. احمد با دیدن او خوشحال و دستپاچه می شود. بعد هم دوباره سراغ سازش می رود و انها مشغول هم خوانی می شوند. کمی بعد صالح هم به انها ملحق می شود.
وقتی نهیر فیرات را در شرکت می بیند، می خواهد به سمتش برود که کرم مانعش می شود و می گوید: «فیرات مهمون منه. تو هم مثل ماری که دور شکارش میچرخه میخوای اونو به چنگ بیاری اما نمیتونی! » او به سمت فیرات می رود و به او می گوید که مجبور است تابلوی مینیاتور را از گالری بدزدد تا بتواند آنیتا را دوباره پس بگیرد. فیرات فقط به خاطر آنیتا قبول می کند.
حصیبه دوباره به دیدن زهرا می رود و او را تهدید می کند که فریده را نسبت به او پر نکند! از طرفی آلیس در طبقه بالا پروانه ی آبی رنگی را می بیند که به سمتش می آید و وحشت زده می شود. وقتی حصیبه صدایی از طبقه ی بالا می شنود با کنجکاوی بالا می رود تا سر از کار زهرا دربیاورد که زهرا مانعش می شود.
عزیز و فریده و آلتان و امینه در خانه ی آلتان جمع شده اند. همان موقع عکسی که عزیز از مینیاتور گرفته بود و به سرپیل سپرده بود تا آن را چاپ کند به دستش می رود و او همراه فریده به اتاقی می رود تا شاید بتوانند راز تابلو را کشف کنند. در نبود آنها امینه از آلتان می خواهد در آشپزخانه کنارش کار کند و اسلحه را کنار بگذارد تا بتوانند زودتر ازدواج کنند. آلتان از او می خواهد نگران چیزی نباشد…

امیدواریم از مطالعه  خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 117 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 118 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *