خلاصه داستان سریال ترکی وصلت قسمت 127

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 127 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال وصلت قسمت 127

یامور موضوع دزیده شدن آنیتا را با یالچین در میان می گذارد و حدس می زند که حتی تحسین هم در این موضوع دخالت داشته باشد.
کرم به کسی مقدار زیادی پول می دهد تا تابلو را از گالری برایش بدزدد.
حصیبه غذاهای مورد علاقه ی فیرات و جان و حتی فریده را هم اماده کرده و میز را چیده. با آمدن فائق او با مهربانی می گوید: «فائق من دیدمت که داشتی با چرخ دستی کار میکردی… بعد این همه زحمت حس کردم لیاقت دیدن یه صورت خندون رو داری.»
جان به خیال این که اسلحه ای که حصیبه پنهان کرده اسباب بازی است آن را برمیدارد. حصیبه تمام انبار را زیر و رو می کند تا اسلحه را پیدا کند و از این بابت مضطرب می شود.
صالح به همراه احمد و تکین به سمت مغازه ی امینه می روند تا آن را با دعای خیر افتتاح کنند. چندتا از همسایه ها هم خودشان را می رسانند و صالح برای رزق و روزی مغازه دعا می کند. فریده از فرصت استفاده می کند و از آلتان می خواهد بالاخره از امینه خواستگاری کند. آلتان می گوید: «خب من الان همینجا پیشمم و ما با هم خوبیم. غیر اینه؟ »
شخصی که کرم اجیر کرده بود تابلو را به دست او می رساند. به بولنت خبر می رسد تابلوی مینیاتور دزدیده شده و او با خوشحالی به کرم زنگ می زند و وقتی می فهمد کار او بوده فورا با او قرار می گذارد تا آنیتا را پیشش ببرد و تابلو را از او بگیرد.
نجمی پیش عزیز می رود و به او می گوید که اگر می خواهد صاحب پروانه را ببیند و جواب تمام سوالاتی که توی سرش است را بگیرد با او همراه بشود.
جان که متوجه می شود حصیبه تمام انبار را با عصبانیت به دنبال اسلحه زیر و رو می کند، با عجله خانه را ترک می کند و پیش فریده می رود و اسلحه را به او می دهد چون از عصبانیت مادرش می ترسد. فریده با دیدن اسلحه نگران می شود و سعی می کند ترسش را به جان نشان ندهد.
در حالی که نجمی و عزیز از دور شاهد این صحنه هستند، کرم آنیتا را از بولنت می گیرد و تابلو را به او می دهد. او موقعی که سوار ماشین می شود زیرلب با لبخند می گوید: «فکر کردی تو برنده شدی اما باختی! » بولنت با عجله پشت تابلوی مینیاتور را به دنبال چیزی پاره می کند و وقتی می بیند چیزی داخل آن نیست می فهمد که کرم به او نارو زده و تابلوی تقلبی را به او داده است و به شدت عصبانی می شود. کمی قبل تر کرم پیش نجمی رفته و برای این بتواند آنیتا را پس بگیرد از او کمک می خواهد. نجمی هم پیش مدیر گالری رفته و همه چیز را برایش تعریف کرده بوده و مدیر هم تابلو را به جای امنی فرستاده و خبر دزدیده شدن تابلو را در رسانه پخش کرده و تابلویی تقلبی را هم به کرم داده بوده….
عزیز که همه چیز را دیده از نجمی می پرسد: «این دشمنی برای چیه؟ چرا من؟ » نجمی می گوید: «تورو دشمن زندگیش، ثروتش و حتی دشمن هرچیزی که داره میبینه. »

امیدواریم از مطالعه  خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 127 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 128 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *