خلاصه داستان سریال ترکی وصلت قسمت 90

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 90 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال وصلت قسمت 90

احمد پیش صالح می رود و با نگرانی در مورد تکین که از دیشب خبری از او نشده می پرسد. همان موقع تکین از راه می رسد و با شنیدن حرف های احمد لبخند می زند.

صالح از پسرها می خواهد تا کمی وسایل مغازه را جابجا کنند. با باز شدن جعبه ای، عبدالله از جایش بلند می شود و به سمت جعبه می رود و جعبه ی کوچک دیگری از داخل آن بیرون می کشد.

عبدالله لبخند می زند و با زبان نامفهومی می گوید: «جنگ با عجله، سریع راه رفتن، با بشیرها بشارت… دستت بگیر و از نُه بالا برو! » احمد و تکین از حرف های او چیزی سر در نمی آورند و از صالح می پرسند.

صالح می گوید: «منم نمیدونم. اما زمان های قدیم کسی به اسم حسن بابا بوده که با سگ ها میگشته و جواب تمام سوالات رو میدونسته. دیوونه زمان خودش بوده. وقتی یکی از شاهان اون زمان ازش میپرسه جنگ میشه؟ حسن بابا همین حرف های عبدالله رو تکرار می کنه. بعد از 19 روز جنگ شروع میشه. »

وقتی عزیز پیش یالچین می رسد و از او می پرسد که از کجا مطمئن است حمله ی دیشب کار تحسین باشد؟ یالچین می گوید:«مدرکی ندارم اما هرچقدر بیشتر فکر میکنم بیشتر به این نتیجه میرسم که کار بابات بوده. بابات شروع کرده تو محله میچرخه. مثلا ارتباطش با حصیبه خانم. » عزیز حرف او را تایید می کند.

وقتی مروه و داملا در مورد اتفاقات اخیر که در خبرها پخش شده در شرکت غیبت می کنند و نگران ورشکست شدن شرکت هستند، انیس هم به آنها نزدیک می شود و می گوید که شرکت به این راحتی ها ورشکست نمی شود.

سرپیل از راه می رسد و از انها می خواهد به کارهایشان برسند و غیبت و خاله زنک بازی را در محیط کار کنار بگذارند. بعد هم رو به انیس می کند و می گوید: «واقعا از شما یکی انتظار نداشتم! »

نهیر به تحسین می گوید: «عمو تحسین جون الان خوب باید بدونی که منو نمیتونی حذف کنی، من زمین بخورم شمارو هم زمین میزنم! »

تحسین با پوزخند می گوید: «من عزیز رو تو سینی طلا بهت دادم! اون چیزی یادش نبود اما مثل این که اینا کار دله. کاریش نمیشه کرد! » نهیر حرص می خورد و می گوید: «من فقط یه نقطه ضعف دارم اونم عزیزه. اگه من نتونم عزیز رو به دست بیارم شما خیلی چیزا از دست میدین! » بعد از رفتن تحسین، نهیر با عصبانیت و حرص زیر گریه می زند و بعد فورا به حصیبه زنگ می زند تا امروز به دیدنش برود.

حصیبه اول کمی ناز می کند که کار دارد اما قبول می کند. او به امینه زنگ می زند تا مراقب آنیتا باشد.

سلطان در ساحل منتظر فیرات نشسته. او از فیرات می خواهد تا همه چیز و همه ی حقیقت را برایش تعریف کند. ساعتی می گذرد اما فیرات همانطور خیره به دریا می نشیند و حرفی نمیزند.

نجمی به افرادش دستور می دهد تا علی را به زور پیش او بیاورند و به محض دیدنش می پرسد: «از اتفاقات دیروز خبر داری؟ » علی می گوید که از چیزی خبر ندارد و نجمی می گوید: «داره یه بازی جدید شروع میشه! درست مثل سالها پیش اما این بار خوب میدونم چطور بازی کنم! دیگه یه گوشه ساکت نمیمونیم. منتظرم بمونین! » و مرخصش می کند.

انیس برای این که دلخوری ای که پیش آمده را از دل سرپیل دربیاورد با دو فنجان قهوه کنارش می نشیند و بعد اطلاعاتی که نشان می دهد تداخل در دخل و خرج شرکت با کدام سرمایه گذار و کدام تاریخ بوده.

سرپیل با دیدن این اطلاعات هیجان زده می شود و می گوید: «با این کارتون حقتونه یه شام مهمونتون کنم. » انیس انقدر دستپاچه می شود که قهوه را روی لباسش می ریزد.

آنیتا با عجله همراه امینه به خانه اش می رود و جعبه ای را بیرون می کشد و بعد به امانت آن را پیش صالح می گذارد. همان موقع کرم هم از راه می رسد. صالح از او دعوت می کند داخل بیاید و بعد هم تا می تواند از کرم کار می کشد.

کرم جا می خورد همه هرچه که صالح می گوید را انجام می دهد. در آخر صالح برای تشکر تسبیحی رنگارنگ به او می دهد و پاکتی هم به دستش می دهد تا به دست سلطان برساند.

آلتان به عزیز زنگ می زند و به او می گوید، آدمی که دیشب به فریده حمله کرده بوده، از طرف تحسین بوده.

امیدواریم از مطالعه  خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 90 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 91 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *