خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 341

در این مطلب خلاصه قسمت 341 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 341

جومالی و متین سعی می کنند ماجرای رفتن یاماچ پیش افسون را از نهیر مخفی کنند و به او می گویند که یاماچ به زودی سراغش خواهد آمد اما نهیر که خودش می داند قضیه از چه قرار است به آنها می گوید:« یاماچ قرار نیست بیاد آقایون بهتون گفته باشم پس بی زحمت منو ول کنید تا برم.» جومالی به او اجازه ی رفتن نمی دهد. کمی بعد وقتی که نهیر به خواب رفته یاماچ بالا سرش می آید و از جومالی حال او را می پرسد. جومالی یاماچ را به گوشه ای می کشاند و به او می گوید که باید بین نهیر و افسون یکی را انتخاب کند و همزمان هر دو را آزار ندهد. یاماچ که خودش هم متوجه این موضوع است حرفهای جومالی را تایید می کند اما تصمیم گیری برایش سخت است. شب یاماچ که انتخابش را کرده پیش افسون می رود و کنار او می خوابد.
چنگیز بعد از یک روز که فقط در خانه خوابیده و استراحت کرده دوباره سرپا می شود و سعی می کند اوضاع را اداره کند و سر گولکان و اگدای که مثل یک بیمار با او رفتار می کردند داد می زند و از آنها می خواهد که دیگر چنین رفتاری را تکرار نکنند. گولکان می گوید که برای او سورپرایز دارد و چنگیز را به اتاقی که تمام خدمتکارها را آنجا زندانی کرده می برد و می گوید:« اینا همه آدمای گودالن. خب باباجون حالا تو دستور بده. چیکارشون کنیم؟» چنگیز با نفرت به خدمتکارها نگاه می کند.
در قهوه خانه جومالی به یاماچ می گوید:« می دونی کی بهم گفته بود افسون تو قضیه ی کشته شدن بابا مون دست داشته و منو فرستاد سراغش تا بکشمش؟ کاراجا.» یاماچ از جومالی می خواهد که ماجرای کشته شدن آذر را دقیق برایش توضیح دهد و بعد از اینکه ماجرا را می شنود با عصبانیت به جومالی می گوید:« شما می فهمین چیکار کردین؟ کاری کردین کاراجا کسی که دوسش داره رو بکشه. حالا اون چطوری باید این بار رو به دوش بکشه؟» یاماچ برای اینکه با کاراجا حرف بزند به آشپزخانه ی محله می رود. کاراجا مشغول آشپزی کردن است و به سردی با یاماچ حرف می زند و وقتی صحبت گرم می شود به او می گوید:« یاماچ کوچوالی ای که من می شناختم اینجوری نبود. می دونم چی شده. بارداری افسون و این چیزا. تو قبل همه مون می دونستی اون کیه.» یاماچ می گوید:« مگه تو نمی دونستی آذر کیه؟ نمیدونستی کمالو کشته و راحت چند بار به محله حمله کرده؟» کاراجا جواب می دهد:« همه چیو نمی دونستم ولی وقتی مادربزرگ هشیارم کرد منم اذرو کشتم.» یاماچ که متوجه خشم زیاد کاراجا شده رو به او با صدای بلند می گوید:« خشمتو نباید درون خودت بریزی. اینجوری یا خودتو نابود می کنی یا همه مون رو. عصبانیتت رو باید مستقیم تو روی کسی که ازش عصبانی هستی بگی. حالا جواب بده. از دست من عصبانی هستی کاراجا؟» کاراجا فریاد می زند:« اره. از دست تو خیلی عصبانی ام. موقعی که بیشتر از هر زمان بهت نیاز داشتم کجا رفتی؟ منو پیش مامانت ول کردی و ازم محافظت نکردی. من بیچاره و درمونده بودم و آذرو کشتم. کاری که من تونستم رو چرا یاماچ کچوالی به این بزرگی نتونست؟ بابای من کجاست؟ پدربزرگ من کجاست؟ مردی که دوسش داشتم کجاست؟ چرا اونا مردن و تو نمی میری؟ این عذاب قراره همینجوری ادامه پیدا کنه؟» یاماچ با بغض به او نگاه می کند و نوازشش می کند.
مردی به اسم فیاض چند شب است که به همراه بچه های کوچکش داخل ماشینی در محله می خوابد. او برای اینکه بچه هایش گرسنگی نکشند داروی خواب آور قاطی آب می کند و به آنها می دهد. فیاض با نا امیدی به خرابه ای در محله می رود تا خودکشی کند اما موفق نمی شود و طناب داری که برای خودش ساخته وزنش را تحمل نمی کند و پاره می شود. جلاسون که متوجه وضعیت او شده و او را در حال خودکشی دیده سراغ یاماچ می رود و ماجرا را برایش تعریف می کند. یاماچ پیش فیاض می رود تا درددلش را بشنود. فیاض از شرایط سخت زندگی اش حرف می زند و یاماچ او را در آغوش می گیرد و می گوید:« ما اینجا خونه ی خالی داریم. یه قهوه خونه هم داریم که کسی توش نیست بهمون چای بده. ما اینجا بهت احتیاج داریم فیاض.»
افراد ناشناسی کامیونی را در جلوی قهوه خانه رها می کنند و می روند. جلاسون که قضیه را مشکوک می داند و فکر می کند شاید کامیون بمب گذاری شده باشد از کسانی که در آن اطراف هستند می خواهد که منطقه را تخلیه کنند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 341 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 342 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *