خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 404

در این مطلب خلاصه قسمت 404 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 404

کوچوالی ها سراغ مرتضی که بعد از رفتن عایشه غمگین شده و مدام غر می زند می روند و از او می خواهند که جای مکانهای عمو را به انها بگوید اما نه جای اشپزخانه های مواد مخدر بلکه کارخانه ها و شرکتهای معمولی که از طریق انها پولشویی می شود. مرتضی انها را به شرکت داروسازی قدیمی اردنتها می برد و می گوید که شخص کچل و عینکی ای که مدیر صدایش می کنند مسئول رسیدگی به حساب و کتابهای این املاک است. کمی قبل از رسیدن کوچوالی ها یکی از افراد عمو در کارخانه ی داروسازی دفتر حساب و کتابها را از مدیر می گیرد تا انها را به دست عمو جومالی برساند. ان مرد موفق می شود قبل از رسین کوچوالی ها از انجا خارج شود. کوچوالی ها به همراه جوانها ی محله به کارخانه حمله می کنند و نگهبانهای عمو را می کشند و به زور اسلحه و تهدید مدیر را مجبور به حرف زدن می کنند تا جای دارایی های دیگر عمو را لو بدهد. مدیر می گوید:« من سه جا رو می شناسم. شرکت حمل و نقل، موزه ی ماشینهای کلاسیک و یه کارخونه ی لوازم ارایشی.» کوچوالی ها بلافاصله تقسیم کار می کنند و هر کدام به یکی از این مکانها می روند تا انجا را تصاحب کنند. وارتولو به همراه مرتضی و مدد وارد شرکت حمل و نقل می شود. در میان کارگران انجا با پررویی اعلام می کند که به عنوان رییس شرکت دیگر نمی خواهد با انها کار کند و کارگران جدیدی را استخدام خواهد کرد که احترام بیشتری به او بگذارند. کارگرها با تعجب به او نگاه می کنند و مسخره اش می کنند. در این میان مدیر شرکت با عصبانیت به وارتولو نزدیک می شود و با خبر کردن نگهبانها تهدیدش می کند. وارتولو به افراد پر تعداد گودال دستور می دهد که بیایند و انها در چشم به هم زدنی کارگران و مدیر را محاصره می کنند و با اشاره ی وارتولو کتکشان می زنند. به این ترتیب وارتولو اولین مکان را تصاحب می کند. یاماچ و اکین و بقیه ی جوانهای مسلح گودال هم به کارخانه ی تولید مواد ارایشی می روند و یاماچ انجا را مثل یک سرمایه دار بررسی می کند و همه جا را به چشم خریدار نگاه می کند و در اخر رو به مدیر انجا که حسابی ترسیده می گوید:« من اینجا رو پسندیدم. خریدمش. تو می تونی گم شی.» مدیر از ترس جانش با کمال میل پا به فرار می گذارد و یاماچ خیلی سریع صاحب یک کارخانه ی تولید لوازم ارایشی می شود.
جومالی و متین و عده ای از جوانها به موزه ی ماشینها ی کلاسیک که قبلا متعلق به بایکال بود می روند و انها هم انجا را مال خود می کنند. وارتولو هنگام برگشتن از شرکت متوجه زمینهایی می شود که انها هم مال عمو جومالی بوده و تصمیم می گیرد انجا را به باغ بزرگی که در اختیار گودال باشد تبدیل کند. او شروع به کاشتن اولین نهالها در باغ می کند.
وقتی که یاماچ به محله می رسد، جلوی قهوه خانه رو به جوانهای محله می گوید:« به قول بابام ما لاتهای استانبولیم و کسی بهتر از ما کوچه های اینجا رو نمی شناسه. این درسته اما از امروز به بعد این لاتها دیگه قرار نیست که اسلحه دستشون بگیرن. اگه جنگ باشه می جنگیم اما این بلاها تمومی نداره و یکی بعد از اون یکی می یاد. بخاطر محافظت از گودال لازم باشه می میریم اما من دیگه می خوام گودال زندگی کنه و نفس بکشه. از امروز به بعد ما دیگه تو گودال جون نمی دیم و اینجا فقط نفس می کشیم.»
وقتی که داملا ماسال را بعد از دیدار با سلطان به خانه ی یاماچ می برد، ماسال به افسون می گوید که مادربزرگش را خیلی دوست دارد و افسون هم از این موضوع ناراحت نمی شود و می گوید:« البته که باید دوسش داشته باشی. مادربزرگته.» شب، در خانه ی یاماچ همه ی زنهای خانواده در تدارک شام هستند و مدد از دیدن فیاض و جنت در کنار هم که کاغذی را رد و بدل می کنند دلخور می شود و با ناراحتی از خانه بیرون می زند. جنت دنبال او می رود و در حیاط جلوی او را می گیرد و می گوید:« فیاض برگه های طلاق رو اورده. بهم گفت حالا که عمو نیست لازم نیست زن و شوهر بمونیم.» مدد خوشحال می شود اما چون باز هم باور نمی کند که جنت او را انتخاب کند، برای او ارزوی خوشبختی می کند و هیچ ابراز علاقه ی مستقیمی به او نمی کند. جنت هم به ناچار خودش او را در اغوش می گیرد و می گوید که دوستش دارد.
یاماچ که چند وقتی است از علیچو خبر ندارد و بخاطر دوری کردن او دلتنگ شده سراغش می رود و می گوید:« لطفا منو ترک نکن علیچو. تو با دور شدن از همه داری منو هم ترک می کنی. می دونم ناراحتی اما منم ناراحتم. منم به اندازه ی تو خودمو تنها احساس می کنم.» علیچو از حرفهای او متاثر می شود و با وجود اینکه همچنان غمگین است با یاماچ همراه می شود تا برای شام به خانه ی او برود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 404 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 405 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *