خلاصه داستان سریال حکایت ما قسمت ۱۱۰ + زیرنویس و دوبله

فیلیز به همراه خانواده حاضر می شوند و با باریش به خانه مادر او می روند. در خانه آنها، مادربزرگ فیلیز شروع به بازخواست ثروت بخاطر رفتارهایی که با فیلیز داشته و بیرون کردن آنها از خانه، میکند.باریش نیز از حرفهای مادربزرگ حمایت میکند. پدر او بخاطر رفتارهایش از فیلیز و خانواده او معذرت خواهی میکند.
آنها بعد از خوردن شام و قهوه، از آنجا می روند. بعد از رفتن آنها، خدمتکار مادر باریش سریع فنجان قهوه فیلیز را برداشته و پنهانی به دست ثروت می رساند.
صبح، همگی برای رفتن به دادگاه آماده می شوند. آنها خوشحال هستند زیرا وکیل فیلیز گفته است که او تبرئه خواهد شد.
قبل از شروع دادگاه، ثروت با جمیل تماس میگیرد و در مورد فیلیز به او گزارشی میدهد. جمیل فوری تیم پلیس را آماده کرده و به خشکشویی می روند. در آنجا باز هم چند بسته مواد مخدر مشابه خانه پیدا میکنند که اثر انگشت فیلیز روی آنهاست.
هنگامی که دادگاه شروع می شود، خبر می رسد که در محل کار فیلیز نیز مواد مخدر پیدا شده. وکیل او کناره گیری میکند و فیلیز به بازداشت محکوم می شود. مأمورین به او دستبند زده و به سمت ماشین میبرند. بچه ها که بیرون منتظر فیلیز بودند از دیدن او با دستمزد شوکه می شوند.
شیما و مژده خانه خود را فروخته و برای همیشه از استانبول می روند.
در خانه مادر باریش، هنگامی که خدمتکارش پنهانی دم در می رود تا از راننده ثروت دستمزد همکاری اش را بگیرد، او را می‌بینید و بازخواستش میکند. خدمتکار ماجرا را اعتراف میکند. مادر باریش عصبانی شده و به ثروت زنگ می زند و سر این قضیه با او بحث میکند. او تصمیم می‌گیرد سریع خودش را به دادگاه برساند اما از پله ها میفتد و بیهوش می شود.
هنگامی که فیلیز داخل ماشین می رود، دختری جلو آمده و با دیدن باریش میگوید «من همسر او هستم.»

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *