خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۵۵ + زیرنویس و دوبله

جانسو بعد از فرستادن فیلم، به داخل ویلا می رود‌. در آنجا قدیر نشسته است. جانسو به او می گوید که فیلم را ارسال کرده است. مشخص می شود سه روز قبل، قدیر از طریق عکس های اجه متوجه آشنایی جانسو با اجه از طریق جنک می شود، و پیش او می رود. آنها در مورد اجه و جنک صحبت می کنند. از آنجایی که جانسو نیز از جنک و آزرا کینه به دل گرفته و در پی انتقام است، با قدیر نقشه ی اذیت آنها را می‌کشند.

آزرا از روی فیلمی که جانسو ارسال کرده، آدرس را می شناسد. آنجا ویلایی بود که در کودکی می رفتند. آزرا و جنک به سرعت خودشان را به ویلا می رسانند. جانسو خودش را به دیوانگی و افسردگی زده و اسلحه ای به دست گرفته تا به ظاهر خودکشی کند. جنک و آزرا ترسیده اند و با او حرف می زنند تا آرامش کنند. جانسو به هم ریخته و حرفهای دلش را به آنها می گوید و هر دو را مقصر می داند. جنک به او نزدیک شده و اسلحه را از او می گیرد. جانسو از حال می رود. آنها جانسو را به خانه سومرو می رسانند. سومرو وقتی متوجه ماجرا می شود از دست هر دوی آنها عصبانی می شود.

سراب و هولیا به خانه سومرو می روند. سراب مدام به همه می گوید که همه چیز به خاطر آزراست و او زندگی همه را نابود کرده است.

در مدرسه ، جیدا متوجه می شود که خدمتکار در حال دزدی از کیف یاغمور است. اما وقتی این خبر را گزارش می دهد، همه می‌گویند که حتما او اشتباه دیده و چنین چیزی امکان ندارد. جیدا از اینکه آردا باز هم پشت او را خالی کرده و حرفش را باور نمی‌کند و حرف های یاغمور را تأیید می کند، عصبانی می شود.

فریده خانم به پناهگاه ملک، دختر حسنیه می رود. ملک خیلی افسرده و شکسته شده است. او زندگی سختی را گذارنده و روی برگشتن به خانه را ندارد. فریده به او هشدار می دهد که حسنیه در حال مرگ است و برای آخرین بار می خواهد دخترش را ببیند…

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *