خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۲۴ + زیرنویس و دوبله

ملیس پیش مادرش نشسته و اصرار دارد که هرچه زودتر با اوکان نامزد شود. مادرش می گوید تا زمانی که وضعیت آشفته خانه وجود دارد نمی‌توانند با خیال آسوده به فکر چیزهای دیگر باشند، و اینکه ملیس حتما باید با برادرانش هم مشورت کند.
جنک با آردا در مورد کدورت بین آردا و ملیس حرف می زند. آردا متقاعد می شود که برخوردش اشتباه بوده و با ملیس صحبت کرده و از دلش در می آورد.
شب مریم به خانه خاله حسنیه رفته و بعد از دادن داروهایش دوباره با عذاب وجدان به خانه برمی گردد و به فاطمه گوشزد می‌کند که حتما باید مرت را پس بدهیم. فاطمه باز هم مقاومت می‌کند اما مریم می گوید که به سومرو زنگ خواهد زد.
فردا صبح مریم به سومرو زنگ می زند اما سومرو در مقابل جانسو تلفن را جواب نمی دهد.
فریده خانم به رستوران رفته و در آشپزخانه برای پختن سوپ مخصوص، تقسیم کار می کند و عمدا آزرا و جنک را علیرغم مخالفتشان هم گروه می کند.
وقتی که سومرو به دستشویی می‌رود، مریم دوباره به او زنگ زده و پیام می دهد. جانسو پیامها را می بیند و متوجه می شود که بحث در مورد مرت است. او قبلاً آدرس مریم را روی کاغذی دیده بود. سومرو با عجله از خانه بیرون رفته و به آدرس مذکور می رود‌. مریم وقتی می بیند سومرو جواب نمی دهد، به سمت خانه خاله حسنیه می رود تا همه چیز را به آزرا بگوید. آزرا خانه نیست و مریم ترجیح می دهد منتظرش بماند. جانسو خودش را به آدرس می رساند و مرت را پشت پنجره می بیند. او وحشت زده و با هیجان به سمت خانه می رود و در را می کوبد. فاطمه مجبور می شود در را باز کند. مرت از دیدن جانسو خیلی خوشحال می شود. جانسو با عصبانیت به مادرش زنگ زده و جریان را می پرسد. سومرو با ترس می گوید که خودش را رسانده و برایش توضیح می دهد. جانسو می خواهد مرت را با خودش ببرد و به آزرا تحویل دهد. او از اینکه دوباره گول مادرش را خورده خیلی عصبی است. اما مریم با او مقابله کرده و جانسو را هل می دهد. سر جانسو ضربه خورده و از هوش می رود. فاطمه از ترس به مریم زنگ زده و او هم مجبور می شود به خانه برود. کمی بعد سومرو هم می رسد. جو خانه خیلی متشنج است. جانسو به هوش می آید ولی حال خوبی ندارد.
وقتی آزرا بعد از کار به خانه می رود، خاله حسنیه به او می گوید که: «مریم با تو کار واجبی داشت و خیلی منتظرت بود. به خانه اش برو و ببین چه می گوید ».
در آشپزخانه رستوران، کیف پول آزرا روی زمین افتاده است. جنک آن را دیده و برمی دارد. چیزی که در کیف می بیند باعث بهت او می شود. عکس جانسو و آزرا که پشت عکس نوشته شده: «خواهرم در آمریکا به عکس نگاه کن و یادم باش. با عشق، جانسو».
آزرا به خانه مریم می رود و در می زند. مریم می خواهد در را باز کند و مرت را تحویل دهد. سومرو جلوی مریم را می گیرد اما مریم باز هم می خواهد در را باز کند. او از دست سومرو و دروغ هایش عصبانی است. سومرو به او می گوید اگر در را باز کنی به جرم بچه دزدی و آسیب زدن به جانسو از شما شکایت می کنم و به زندان می روید.
مریم اول اندکی مکث می کند، و بعد دستگیره در را می‌چرخاند…

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *