خلاصه داستان سریال لکه قسمت ۸ + زیرنویس و دوبله

شیرین بی خبر به شرکت می آید. یاسمین از دیدن او عصبانی شده و دادو بیداد می کند‌. سرپیل خانم او را از شرکت بیرون می کند و مته را دنبال او می فرستد. شیرین از اینکه در خانه محبوس شده و هیچ پولی ندارد و غذایی برای خوردن نیست گله می کند. سرپیل خانم برایش در خانه مواد غذایی برده و او را تهدید می کند که اگر دوباره بی خبر بیرون بیاید او را نابود خواهد کرد.
سرپیل خانم دوباره سراغ طلبش را از یاسمین می گیرد. یاسمین فرصت می خواهد تا شغل دوم پیدا کند.
در شرکت، محمد به شدت درگیر گرفتن جایگاه مدیریت است. پلین برای او برگه دادگاهی که به اتاق جم آمده بود چاپ می کند. محمد از اینکه برگ برنده دارد خوشحال شده و می گوید: «ما جم را به خاک سیاه می نشانیم و بدبختش می کنیم ».
آردا در خانه دوباره از مادرش ایراد می گیرد که چرا وقتی در کلانتری به او نیاز داشت و تماس گرفت در دسترس نبود و فردای آن روز آمد. مادرش می گوید که به لندن رفته بوده و بخاطر ارثیه شوهرش با وکیل قرار داشته، زیرا خواهر و برادران شوهرش ادعای ارث کرده اند و ممکن است حق او را بگیرند.
جم به عنوان معذرت خواهی از یاسمین، دسته گلی خریده و درب خانه او می رود. بیرکان که از قبل دم خانه او کشیک می‌داده این صحنه را می‌بینید. جم دسته گل را پشت در گذاشته و می رود. بیرکان پشت سر او وارد شده و دسته گل را برمی دارد و کاغذ روی آن را که نوشته بود «التماس میکنم من را ببخش». می بیند و آشفته می شود. او کاغذ را پاره می کند اما یک تکه از آن داخل خانه می رود و وقتی یاسمین برمی گردد آن کاغذ را می بیند.
روز بعد جم خودش به پرورشگاه پیش مراد رفته و با او بازی می کند. کمی بعد یاسمین هم آمده و او را آنجا می بیند. او ابتدا از دست جم عصبانی می شود اما جم برایش علت نیامدن به سر قرار را توضیح می دهد و می گوید: «از وارد شدن به رابطه می ترسیدم اما بعد فهمیدم که تو داروی منی و بودن با تو حال من را خوب می کند». آنها شب سه تایی با هم بیرون می روند.
بیرکان به خانه جم پیش عمه او می رود تا در مورد مادر جم اطلاعاتی را که نیاز است به دست بیاورد و آمار زندگی او را بعد از طلاق از پدر جم در بیاورد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *