خلاصه داستان سریال ترکی ستاره شمالی قسمت 77

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ستاره شمالی قسمت 77 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال ستاره شمالی قسمت 77

دخترها به خانه ساحلی کوزی رفته و میز شام دونفره رمانتیکی آماده کرده اند و دعا می کنند که امشب کوزی بتواند آن مدارک را بگیرد و طلاق بگیرد.
کوزی و صفر به خانه ساحلی می روند. ییلدیز و روحی با ماشین آنها را تعقیب می کنند. ییلدیز می گوید که آن دروغگوها گفتند که به” سینوپ” می روند و دیگر نمی داند که به چه کسی اعتماد کند.در همین موقع ، می بیند که تولین از آنجا بیرون می آید و کوزی را بغل می کند. ییلدیز و روحی ناباورانه به هم نگاه می کنند.صفر هم او را بغل می کند و کوزی توضیح می دهد که بین او و صفر سو تفاهمی بوده و رفع شده است.
ییلدیز می گوید که او حتما دوست دخترش را هم با خودش به “سینوپ “می برد .روحی به ناچار حق را به ییلدیز می دهد.
کوزی به تولین می گوید که آماده شود تا او را به جای زیبایی ببرد و به ” اونیا ” می روند.تولین خوشحال می شود ولی متوجه می شود که صفر هم با آنها می آید و صفر می گوید که برای رانندگی می آید تا آنها راحت باشند.ییلدیز با ناراحتی و عصبانیت به روحی می گوید که باز هم آنها را تعقیب کند.
کوزی و تولین و صفر به ساحل ” اونیا” می روند.تولین از منظره آنجا تعریف می کند و کوزی احساساتی شده و با تصور ییلدیز،به موهای او دست می کشد.ییلدیز از دور او را می بیند و به او ” زن باز کثیف ” می گوید.صفر به کوزی تشری می زند و او به خودش می آید.آنها می روند و ییلدیز در حالیکه عینک زده و کلاهی گذاشته، باز به دنبال آنها می افتد تا حرفهایشان را بشنود.آنها برای خوردن چایی می روند و صفر می گوید به هتل می رود تا آنها تنها باشند.ییلدیز صفحه منو را از گارسن گرفته و آن را روی صورتش گرفته و نزدیک آنها می نشیند.کوزی سعی می کند با گفتن حرفهای رمانتیک، تولین را تحت تاثیر قرار دهد.کوزی می گوید که صفر یک خانه رمانتیک اجاره کرده است.
کوزی دستهای او را گرفته و می گوید که با هم به آن خانه خواهند رفت.ییلدیز بسیار خشمگین است.
گوکچه و مینه به دیدن عثمان و امین می روند و می بینند که آنها همراه گروه نوازنده، مشغول رقص دسته جمعی هستند و آنها هم ملحق می شوند.گوکچه از عثمان گله می کند که چرا برنامه را به او خبر نداده، چون او هم‌ عضو گروه است.در این موقع همکار عثمان با ساره، آنجا می آیند.گوکچه و مینه تعجب می کنند.
همکارش می گوید که از این ببعد، ساره هم با گروه همکاری می کند و رییس اینطور خواسته است.او از گوکچه عذر خواهی می کند که او را امیدوار کرده اند..عثمان نمی داند چه بگوید.ساره ادعا می کند که او قبلا هم در کنسرت ها اهنگ می خوانده و با عثمان هم در این کلوپ آشنا شده است.همکارش می گوید که عثمان و ساره یک آهنگ قدیمی را تمرین کنند.آنها با هم شروع به خواندن می کنند. گوکچه گریه اش می گیرد.
امین هم دچار استرس است.گوکچه می گوید که نمی داند چه چیزهایی است که خبر ندارد و مینه هم نمی فهمد که چرا عثمان قبلا نگفته که ساره در گروه آنها بوده است.آنها امین را از آنجا بیرون می برند و می خواهند از او اعتراف بگیرند.امین می گوید که چیزی بین آنها نیست‌،اما دخترها او را تهدید به کتک زدن و کوتاه کردن موهایش می کنند و او بناچار می گوید که عثمان برای مدت کوتاهی با ساره دوست بود، اما بعد عثمان از او جدا شده است.گوکچه گریه اش می گیرد و می گوید که این مساله برای ساره، تمام نشده است.
آنها اکیدا به امین توصیه می کنند که درباره این مسایل چیزی به عثمان نگوید‌.گوکچه می گوید که منتظر می ماند تا عثمان اعتراف کند.
کوزی و تولین در خیابان های قشنگ ” اونیا” گردش می کنند و عکس می گیرند.ییلدیز از دور آنها را تعقیب می کند و عصبانی تر می شود و بد و بیراه می گوید.
پنبه و قمر خانه هستند و مقدار زیادی کفشها را کنارشان گذاشته اند و واکس می زنند. پنبه می گوید که برای آرام شدنش نباید کارهای تکراری کند. فریده آنجا می آید. او به عمر زنگ‌ می زند اما او در دسترس نیست و جواب نمی دهد.فریده عصبی می شود و می گوید که عمر از وقتی که به فرودگاه رفته و خبر داده، دیگر از او خبری نشده و حتی پیام هم نداده و از اینکه به زور او را به آنتیپ فرستاده، ناراحت است.او فکر می کند که شاید اتفاقی برایش افتاده و می خواهد به آنتیپ برود.
پنبه او را سرزنش می کند و می گوید که عمر پیش خانواده اش رفته و او نباید دم در خانه مردم برود.قمر هم‌ حرف پنبه را تایید می کند و به او هم کفش می دهند تا مشغول واکس زدن شود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ستاره شمالی  قسمت 77 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال ستاره شمالی قسمت 78 مراجعه فرمایید.

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم