خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قمست ۹۸ + زیرنویس و دوبله
TeEcbX80nKQ
کرم به خانه ولکان می رود. ولکان سعی دارد از او در مورد شبی که در خانه جیدا بود، حرف بکشد. کرم از اینکه ولکان با صدای خیلی بلند حرف می زند تعجب می کند. او آستین پالتوی عایشه را که در ولکان در جاکفشی پنهان کرده است میبیند و متوجه می شود که حتما عایشه آنجاست. برای همین بلند شده و به اتاق نزدیک می شود و شروع به تعریف از جیدا می کند. عایشه طاقت نیاورده و در اتاق را باز میکند. او کرم را پشت در اتاق میبیند و جا می خورد. کرم از این کار او عصبی شده و از عایشه میخواهد که او را فراموش کند. سپس می رود. او در ذهن خودش به یاد می آورد که شب گذشته،کمی در خانه جیدا نشسته و سپس رفته است و هیچ کاری با او نکرده است.
صبح، عایشه و غنچه و فیضا و صمد، در کافه مشغول صحبت در مورد پروژه جواهر سازی هستند. جیدا آنها را میبینید و تصور میکند که پشت سر او و کرم نقشه ای می کشند. او داخل آمده و غنچه و فیضا را به اخراج تهدید میکند و از آنها میخواهد به خواست کرم سریع به شرکت بروند. عایشه ناراحت شده و از محسن میخواهد به کافه بیاید.او و صمد از اینکه کسی با آنها برای پروژه آتلیه همکاری نمیکند و جیدا نیروهای شرکت را به او نمیدهد عصبی است. عایشه پیشنهاد میدهد بخاطر نزدیکی روز ولنتاین و نداشتن وقت برای ساخت جواهرات، فعلا طراحی آنها را برای پیشفروش داخل سایت بگذارند. آنها به شرکت می روند و در جلسه ای با کرم و جیدا این موضوع را مطرح میکنند. کرم و جیدا چنین چیزی را قبول ندارند اما عایشه پافشاری میکند. کرم با او شرط می بندد که اگر ده عدد سفارش خرید گرفت از او مقابل جمع تشکر میکند. او چنین چیزی را محال میداند. جیدا نیز به عمد از گروه سایت شرکت میخواهد که به بهانه شلوغی و عدم وقت با عایشه برای طراحی کارها همکاری نکنند. عایشه از عمر که طراحی سایت بلد است، کمک میگیرد و تمامی کارها را درست کرده و داخل سایت میگذارد.
نظمیه در خانه کارها را انجام نداده و رضا از دست او عصبی است. او به قهوه خانه رفته و به همه مردها میگوید که روز ولنتاین روز بیخودی است و هیچکس نباید برای زنش کادو بخرد و کاری کند، زیرا همین کارها باعث حسادت نظمیه شده و آنها به مشکل خورده اند. مشتری ها رضا را تایید میکنند. همان زمان عمر به قهوه خانه آمده و از رضا اجازه میخواهد تا فردا برای ولنتاین عایشه را برای شام بیرون ببرد. رضا قبول نمیکند. عمر به شرکت آمده و به عایشه میگوید که رضا اجازه بیرون رفتن به آنها نمیدهد. کرم این حرف را شنیده و عایشه را مسخره میکند.
ولکان و غنچه تصمیم دارند برای ولنتاین به بیرون شهر بروند. ولکان برای آشتی بخاطر شب گذشته، پیش کرم رفته و برای اینکه از دل او در بیاورد از کرم میخواهد به همراه جیدا برای ولنتاین بیایند. کرم قبول میکند. از طرف دیگر، غنچه نیز از عایشه میخواهد که همراه عمر با آنها بیاید. عایشه نیز قبول میکند.
شب در خانه، عایشه با رضا بخاطر اینکه به او اجازه بیرون رفتن با عمر را نمیدهد دعوا میکند، و به او حق دخالت در زندگی اش نمیدهد. ملاحت خانم نیز از عایشه دفاع میکند. رضا قهر کرده و شب را به قهوه خانه می رود.
صبح، بوسه پیش رضا آمده و از او میخواهد که بخاطر مادرش برای او جشن ولنتاین بگیرد تا او را خوشحال کند. رضا نیز در قهوه خانه عنوان میکند که برای شب جشن میگیرد و از همه میخواهد به همراه عشقشان به قهوه خانه بیایند.
در شرکت، عایشه میتواند ده تا از جواهرات را پیشفروش کرده و کرم مجبور می شود مقابل همه از او تشکر کرده و به او تبریک بگوید.
فیضا وقتی در حال برنامه گذاشتن برای شب ولنتاین با آتیلا است، بین حرفهای او متوجه می شود که فیلمهایی که از آتیلا کادو گرفته بود را در واقع او نخریده بوده است. او از آتیلا ناراحت شده و با او قطع رابطه میکند.
غنچه و ولکان به خانه روستایی برای ولنتاین می روند. کمی بعد کرم و جیدا می رسند. غنچه از دیدن آنها شوکه می شود.همان لحظه عایشه و عمر نیز سر می رسند.