خلاصه داستان سریال حکایت ما قسمت ۱۸۱ + زیرنویس و دوبله
۰DM7LaKtaMA همگی فرار کرده و سوار ماشین می شوند. افراد آقا مرتضی دنبال آنها افتاده و چند ماشین آنها را تعقیب میکنند و به ماشین تیر اندازی میکنند . رحمت سریع با چیچک تماس...
۰DM7LaKtaMA همگی فرار کرده و سوار ماشین می شوند. افراد آقا مرتضی دنبال آنها افتاده و چند ماشین آنها را تعقیب میکنند و به ماشین تیر اندازی میکنند . رحمت سریع با چیچک تماس...
CuEWhSoPrKo فکری و جوجو و بچه ها از ترس اینکه باعث مرگ آقا رجایی، پدربزرگ حکمت شده اند، سریع از خانه وحشت بیرون آمده و فرار میکنند تا راننده او متوجه نشود. بعد از...
WkIXQ8dnQvE رحمت به رستوران پیش فیلیز می آید. فیلیز که فرصت را بعد از جدایی او و دنیز مناسب میبیند، برگه بورسیه آمریکا را مقابل او گذاشته و از او میخواهد که آن را...
LTvPKFAWUVQ کیراز و فیکو در راه برگشت به خانه، فکری زا تخت فشار میگذارند که به آنها کمک کند تا یک خانه وحشت درست کنند زیرا چنین چیزی بین دوستانشان باب شده است و...
jy7aclChnhw فیلیز به خانه آمده تا برای شام، برای خانواده دنیز غذا درست کند. آنها در خانه فقط مقداری ماکارونی دارند و پولی نیز برای خرید ندارند. در خانه جمیل و چیچک روی کاناپه...
۹pp_hHXpCSY پلیس، همه را برای بازجویی به کلانتری برده و باریش مستقیم به دادسرا منتقل شده تا به زندان برود. در کلانتری، پلیس یکی یکی همه را بازجویی میکند. فکری به دنبال پدربزرگ حکمت...
bdw18jJfedQ جمیل سعی میکند باریش را فراری دهد. پلیس ها دنبال باریش می دوند. باریش فرار کرده اما گوشی اش از جیب او افتاده و به عنوان مدرک به کلانتری می رود. در کلانتری،...
EyWW8Xc6SdA در دانشگاه، فیلیز پیش رحمت رفته و با ناراحتی علت نرفتن او به آمریکا را می پرسد. او ابتدا فکر میکند که رحمت بخاطر شرایط خانوادگی نمیخواهد آنها را رها کند، اما وقتی...
yrmiuyQyfS0 فیلیز و چیچک، به همراه عصمو به خانه زنی که میخواهند رستوران پدری اش، که تعطیل است را اجاره کنند، میروند. آن زن میگوید که قصد اجاره دادن مغازه را ندارد و میخواهد...
z86cHmSheQ0 باریش سریع اطلاعات را روی فلش ریخته و داخل اتاق لباس نهال پنهان می شود. نهال به اتاقش می آید. باریش در اتاق جابجا می شود. نهال به صدا شک کرده و میخواهد...